این مقاله بخش سوم از آموزش های تحلیل فاندامنتال است. در قسمت اول این آموزش به معرفی تحلیل فاندامنتال، ابزارها و منابع اطلاعاتی تحلیل فاندامنتال، اهمیت این تحلیل در حوزه ارزهای دیجیتال پرداختیم. در قسمت دوم هم مراحل تحلیل فاندامنتال را بررسی کردیم و برای مثال تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال سولانا (SOL) را شرح دادیم. اکنون می خواهیم به استفاده شاخص های اقتصاد سنتی در بازار رمزارزها، تفاوت ارزهای دیجیتالی با فیات و بررسی توکنومیک ارزهای دیجیتال بپردازیم. با ما همراه باشید.
استفاده از شاخص های اقتصاد سنتی در بازار رمزارزها
در اقتصاد سنتی، اقتصاددانان با استفاده از اطلاعات رسمی ذخایر پول، بر صدور یک ارز نظارت می کنند. اعدادی که گزارش می کنند به طور کلی M1 و M2 و M3 و… هستند. اندیس این M ها به کشور بستگی دارد. توضیح عمیق این چهار گروه فراتر از این تحلیل توکنومیکس است. فقط این را بدانید که M1 واحد اندازه گیری نقدترین پول است، M2 برای پول هایی است که کمتر نقد هستند و الی آخر. این اعداد کمک می کند تا شفافیت و نظارت بر جنبه های مختلف ذخایر ارز امکان پذیر باشد.
این اعداد دارای اهمیت اند زیرا در طول تاریخ، پادشاهان، امپراطوری ها و دولت ها عادت داشتند در کشور خود پول اضافه تولید کنند. اداره یک کشور عموما بسیار پرهزینه است و افزایش درآمد یا ایجاد توازن در بودجه همیشه آسان نبوده است. یعنی تولید بیشتر از نظر سیاسی صرفا نوعی مصلحت اندیشی است. در دنیای امروزی، مواردی مانند کمک مالی به بانک ها و واکنش به بحران های فرامنطقه ای (مانند کرونا) دولت های سراسر جهان را ملزم کرد تا مقدار زیادی ارز جدید تولید و عرضه کنند.
در حالی که دولت ها روی این روند نظارت دارند، ایجاد ارز اضافی می تواند باعث کاهش آهسته یا بعضا سریع ارزش پول موجود شود. ما این کاهش را تورم می نامیم و زمانی بیشتر به چشم می آید که قیمت کالاها سال به سال افزایش می یابد.
تفاوت ارزهای دیجیتال با ارزهای فیات در تحلیل فاندامنتال
در مقابل این روند، ارزهای دیجیتال و توکن های مبنی بر بلاک چین، برای صدور ارز دیجیتال خود برنامه های از پیش تعیین شده ایی دارند که با الگوریتم مشخصی ایجاد شده است و با درک صحیحی از این الگوریتم ها می توانیم به یک تحلیل فاندامنتال درست برسیم. این بدان معناست که ما می توانیم با دقت نسبی پیش بینی کنیم که چه تعداد کوین در یک تاریخ خاص ایجاد خواهد شد. اگر چه امکان تغییر این برنامه صدور برای اکثر دارایی های رمزارز وجود دارد، معمولا به توافق افراد بسیاری نیازمند است و اجرای آن بسیار دشوار است. این امر برای مالکان این دارایی ها آسایش خاطر فراهم می کند، زیرا آنها با روندی قابل پیش بینی تر از فرایند تولید پول توسط دولت ها می توانند مقادیر تولید دارایی خود را درک کنند. برای درک این مفهوم برنامه عرضه و توزیع بیت کوین را بررسی می کنیم.
عرضه و توضیع بیت کوین
در کل فقط 21 میلیون بیت کوین تولید خواهد شد. کل فرایند در حدود سال 2140 به پایان می رسد. تا آن زمان، تعداد کوین های جدیدی که از طریق فرایند ماینینگ ایجاد می شوند، تقریبا هر چهار سال یک بار نصف می شوند. به این فرایند هاوینگ بیت کوین می گویند و برای ایجاد آنچه اقتصاددانان آن را کمیابی می نامند طراحی شده است. در نتیجه این فرایند باعث افزایش قیمت می شود. اگرچه 21 میلیون عدد بزرگی به نظر برسد، اما در مقایسه با 8 میلیارد نفر جمعیت کره زمین، این عدد بسیار کم است. همین عدم تعادل است که باعث می شود بسیاری از مردم بیت کوین را با طلا مقایسه کنند و آن را به عنوان یک دارایی ذخیره ارزش تصور کنند.
با این حال، کوین هایی وجود دارند که برنامه تولیدشان کاملا متفاوت است. به عنوان مثال، دوج کوین (Dogecoin) و گرین (Grin) ضریب صدور یکسانی دارند که برای هر بلاک جدید برای همیشه یکسان است. یعنی منبع توکن آن ها اساسا نا محدود است. بنیانگذاران گرین امیدوارند که این ویژگی باعث قیمتی پایدار شود و در نتیجه تبدیل آن را به ارزی قابل استفاده، آسان کند. سال ها طول خواهد کشید تا بفهمیم آیا این ایده واقعا درست است یا نه.
در بین این دو موقعیت، کوین ها و توکن های زیادی وجود دارند که عرضه محدود دارند اما تعداد کل توکن های آنها بسیار زیاد است. به عنوان مثال، حداکثر ذخیره برای توکن Tron بیش از 100 میلیارد است. سوال اینجاست که آیا تحلیل فاندامنتال ما از یک ارز می تواند برای سایر رمزارزها نیز قابل بسط باشد؟ همچنین شرایطی وجود دارد که تعداد کوین ها و توکن ها کاهش می یابد. برخی از پروژه ها قوانینی را ایجاد کردن که باعث می شود تعداد مشخصی از آن ها در بازه های زمانی مشخص سوزانده می شوند. این بدان معنی است که این توکن ها به یک کیف پول منتقل می شوند که قابل بازیابی نیست. سوزاندن معمولا به هزینه های عملیاتی مربوط است، به طوری که هر چه دارایی بیشتری استفاده شود، توکن های آن سریعتر سوزانده می شوند.
اهمیت توکنومیک ارزهای دیجیتال در تحلیل فاندامنتال
ست کلارمن (Seth Klarman) یکی از غول های سرمایه گذاری بازار های مالی، در کتاب معروف سرمایه گذاری خود به نام Margin of Safety، توضیح می دهد که در کوتاه مدت عرضه و تقاضا به تنهایی قیمت بازار را تعیین می کنند. اگر به این جمله اعتقاد داشته باشیم و آن را به غیر از بازار سهام درباره دارایی های دیجیتال که تکنولوژی بلاک چین استفاده می کنند هم صادق بدانیم، در نتیجه درک عواملی که بر عرضه یا تقاضا تاثیر می گذارند هم برای معامله گران و هم برای سرمایه گذاران از اهمیت حیاتی برخوردار است و نتیجه آن یک تحلیل فاندامنتال جمعی خواهد بود.
در این صورت فاکتورهایی وجود دارد که باید در نظر بگیریم . شاید مهمترین آن ها درک چگونگی استفاده از ارز دیجیتال باشد. آیا ارتباط مشخصی بین استفاده از پلتفرم یا سرویس در حال ساخت و خود دارایی وجود دارد؟ اگر دارد احتمالا یک سرویس در حال رشد به خرید و استفاده نیاز دارد که در نهایت به افزایش قیمت کمک می کند. اما اگر این گونه نباشد چگونه می توان از توکن استفاده کرد؟
مثال های کاربرد توکنومیکس
توکنومیک ها برای پیش بینی اینکه در آینده یک دارایی چه ارزشی پیدا خواهد کرد نیز کارآمد هستند. به عنوان مثال، بسیاری از افراد تازه وارد به حوزه ارزهای دیجیتال فکر می کنند؛ اگر این کوین به اندازه بیت کوین با ارزش شود، پس یک روزی… اما این یک تحلیل فاندامنتال یا بنیادین نیست، در حالی که در واقعیت شاید هیچوقت چنین چیزی ممکن نباشد.
به عنوان مثال بیایید به دو کوین بیت کوین کش و ترون فکر کنیم. تصور اینکه روزی رمز ارز ترون همانند بیت کوین قیمت های چند ده هزار دلاری را به خود ببیند کاملا دور از انتظار است. زیرا با وجود بیش از 100 میلیارد کوین TRX، اگر قیمت آن هزاران دلار ارزش داشته باشد، ترون باید به با ارزش ترین دارایی تاریخ تبدیل شود، چقدر احتمال وقوع آن وجود دارد؟ گرچه به نظر می رسد این سوالات به پاسخ های پیچیده ای نیاز دارند، اما آن ها راهی جدید برای تحلیل فاندامنتال دارایی های رمزارز فراهم می کنند و به شما کمک می کنند تا درک کنید که آیا یک دارایی به خصوص، آینده ای پربارتر از دارایی دیگر دارد یا نه.
جمع بندی
تحلیل فاندامنتال یکی از سه رکن مهم سرمایه گذاری است. بدون این تحلیل نمی توان با اطمینان سرمایه گذاری کرد. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در کنار یک دیگر از شما یک تریدر می سازد. البته تمام این تحلیل ها بدون رعایت قوانین روانشناسی بازار و کنترل های هیجان هیچ وقت کامل نمی شود. قبل از آموزش تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال باید بهتر است به قوانین روانشناسی بازار مسلط باشید. در مقالات بعدی به اصول روانشناسی بازار، هوش سرمایه گذاری و کنترل ترس و طمع خواهیم پرداخت. در نهایت خوشحال می شیم نظرتون رو با ما در میان بگذارید. اگر سوالی دارید خوشحال می شویم تو کامنت ها جواب بدیم. شاید سوال دوستان دیگر هم باشد.
به نظر من تحلیل فاندامنتال واقعا بهتر از تکنیکاله
برای یه تحلیل خوب بهتره که شما هم تکنیکال رو بلد باشید و هم فاندامنتال تا بتونین تحلیل بهتری داشته باشین